اصل سند:
مقاله
اشارات کیسینجر درباره سیاست خارجی کارتر
هشدار کیسینجر به کارتر درباره خطری که سیاست خارجی ایالات متحده را تهدید می کند، در لحن اگر چه ملایم اما در موضوع بسیار قاطع است.
کارتر می کوشد در برابر ایدئولوژی جهان روای کمونیستی یک ایدئولوژی جهانروای جامعه غربی بنهد تا دو ابرقدرت نه تنها در عرصه نظامی بلکه در پهنه نبرد اندیشه ها نیز همسنگ باشند.
این حق آمریکاست که در همه قلمروها چیز قابل رقابتی در برابر حریف عرضه بدارد. ولی دلایل بسیاری وجود دارد که مانع از آن می شود آمریکا نیز بتواند بازی ظریف میان آرمانخواهی ایدئولوژیک و علقه های مربوط به امنیت ملی خود را به آسانی انجام دهد که شوروی می دهد.
حداقل قضیه این است که در فراگرد تصمیم گیری درباره سیاست خارجی در شوروی، افکار عمومی چیز بسیاری از آنچه در پس پرده می گذرد نمی بیند حال آنکه در آمریکا به دشواری می توان بر فراگرد تصمیم گیری پرده هایی افکند که از پشت آنها چیزی پیدا نباشد.
یکی دیگر از ویژگی های مهم سیاست خارجی آمریکا این است که دو خط اصلی آن یکی انزواگرایی و دیگری تعهد پذیری در حال تنش مدام با یکدیگرند.
روزولت در طی جنگ دوم جهانی یک جنگ سراسری در جبهه داخلی ورزید تا بتواند آمریکا را به تعهد پذیری در جنگ بکشاند. اما هنگامی که این جنگ داخلی پایان گرفت آمریکا چنان تعهدی در جهان پذیرفت که نمونه اش را در تاریخ شاید نتوان یافت نقطه اوج این تعهد پذیری بمباران اتمی هیروشیما و پس از آن شرکت هر چه گسترده در جنگ کره و پس از آن شرکت هر چه گسترده تر در جنگ کره و پس از آن هندو چین بود.
در تمامی این سالها یکی از علل مهم درگیری آمریکا این عامل معرفی می شد که ایالات متحده به خاطر آرمانهایی وارد جنگ شده است که تدوین کنندگان قانون اساسی آمریکا در سر می پروراندند.
ولی حادثه مای لای در ویتنام و سپس واترکیت در خود ایالات متحده چشم آمریکاییان را به واقعیت های تازه ای گشود شیوه آمریکایی زندگی که همواره به عنوان شیوه ای سزاوار تقلید به همه جهانیان توصیه می شد، چندان هم پاکیزه نبود که می نمود. آمریکا به یک فراگرد تزکیه نیاز یافته بود و بر موج همین نیاز بود که کارتر توانست به پیروزی انتخاباتی خود دست یابد.
عیب کارتر این نبود که از موج بیشترین بهره سیاسی را برای دستیابی به پیروزی خودت بلکه اشتباه او در این است که می خواهد در حین تعهد پذیری در سراسر جهان یک سیاست خارجی پاکیزه داشته باشد. این کوشش از دو واقعیت رنج می برد نخست اینکه جامعه آمریکا آنقدرها که کارتر آن را پاکیزه می خواهد نیست و دوم اینکه میان قانون اساسی داخلی یک کشور برخوردار از دموکراسی نوع غربی و سیاست خارجی آن همواره شکافی وجود دارد که هیچ سیاستمداری نمی تواند آن را نادیده بگیرد. کیسینجر در سخنرانی خود در برابر فارغ التحصیلان دانشگاه نیویورک درست بر همین نکته انگشت نهاد.
اگر قرار باشد سیاستمدارن آزادمنش آمریکایی کارتر را از داشتن روابط نیکو با کشورهای اقتدارگرا و سیاستمداران محافظه کار آمریکایی او را از داشتن رابطه با کشورهای به اصطلاح پیشرو منع کنند و کارتر نیز بدین خواست تن در دهد دیگر میدان مانوری برای او باقی نمی ماند.
کیسینجر هشدار می دهد برخی از بزرگترین اشتباهات ما در سیاست خارجی زمانی اتفاق می افتاد که ما مفهوم توازن بین منافع و آرمانهای خود را از دست می دادیم.
درست است که کیسینجر به نمونه های قابل لمسی در گذشته تاریخ آمریکا نیز استناد می کند ولی اشاره های او به سیاست حکومت کنونی آمریکا صریحتر از آن است که بتوان نادیده گرفت.
منبع سند: روزنامه آیندگان، ش2928، 31 شهریور 1356، ص5