ترور رزم آرا

این مقاله بر اساس گفت‌وگویی است که در فصل نامه نسیم بیداری با مسعود کوهستانی‌ نژاد، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران، تهیه شده و به تحلیل دلایل ترور رزم‌ آرا در سال ۱۳۲۹ می‌پردازد. مطالب پیش‌رو برگرفته از دیدگاه‌های مطرح‌شده در این گفت‌وگو و مستند به منابع تاریخی متعدد است. برای مطالعه کامل این مصاحبه می توانید به سایت شخصی ایشان در بخش مصاحبه ها مراجعه نمایید.

سپهبد حاجعلی رزم‌ آرا، نخست‌ وزیر ایران در سال ۱۳۲۹، تنها سه ماه پس از روی کار آمدن، ترور شد. این رویداد نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران بود و سؤالات بسیاری را درباره عوامل پشت پرده آن ایجاد کرد. هرچند دلایل متعددی برای ترور او مطرح شده است، تحلیل حوادث آن دوران نشان می‌دهد که چندین عامل داخلی و خارجی، به‌ویژه در ارتباط با مسئله حاکمیت سرزمینی و ساختار قدرت در ایران، در این اتفاق نقش داشته‌اند.

🗂️ اسناد مرتبط با سپهبد رزم‌آرا

برای مشاهده‌ اسناد تاریخی مرتبط با زندگی، فعالیت‌ها و ترور سپهبد حاج‌علی رزم‌آرا، نخست‌وزیر ایران در سال ۱۳۲۹، روی دکمه زیر کلیک کنید.

مشاهده اسناد سپهبد رزم‌آرا

مهم‌ترین دلایل ترور رزم آرا

۱. مسئله جزایر سه‌ گانه خلیج فارس:

به گفته کارشناسان، مهم‌ترین دلیل ترور رزم‌ آرا، اقدامات او در راستای اعاده حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه خلیج فارس (ابوموسی و تنب‌ها) بود. رزم‌ آرا در کتاب جغرافیای نظامی خود به صراحت بیان کرده بود که این جزایر متعلق به ایران هستند و باید بازپس گرفته شوند. پس از رسیدن به نخست‌وزیری در سال ۱۳۲۹، این هدف را پیگیری کرد.

در هفتم بهمن همان سال، او دستور سرشماری ایرانیان مقیم ابوموسی را صادر کرد. این اقدام پیش‌تر در زمان رضا شاه نیز با اعتراض شدید انگلستان متوقف شده بود. با استقرار مأموران ایرانی در جزایر، اعتراض انگلستان آغاز شد و سفیر این کشور شخصاً به جنوب سفر کرد. پس از بازگشت سفیر، مذاکرات تندی بین رزم‌ آرا و او صورت گرفت و حتی سفیر دستور آماده‌باش کارکنان سفارت برای ترک ایران را صادر کرد.

این فشارها و مذاکرات در نهایت منجر به اعزام و استقرار نیروهای نظامی ایران در جزایر در تاریخ ششم اسفند شد. تنها سه روز بعد، یک رزم‌ناو انگلیسی به نام فلمینگو در بوشهر کناره گرفت و در شانزدهم اسفند، رزم‌ آرا ترور شد و نیروهای ایرانی از جزایر بازگشتند. این همزمانی وقایع به وضوح نشان‌ دهنده اهمیت بالای موضوع جزایر در ترور اوست.

۲. عدم وابستگی به خاندان‌ های حکومت‌گر و نابلدی در بازی‌های سیاسی

یکی از دلایل اصلی ترور رزم‌ آرا، این بود که او «بازی سیاسی بلد نبود» و «متعلق به هیچ جریانی» یا خانواده‌های قدرتمند حکومتی نبود. تاریخ نشان می‌دهد که نخست‌وزیرانی که به خاندان‌های قدرتمند وصل نبودند، یا کشته می‌شدند یا بی‌آبرو از صحنه خارج می‌شدند. رزم‌ آرا گمان می‌کرد باید مانند سردار سپه (رضاخان) با توان خود و بدون نیاز به یارگیری سیاسی یا بازی بین باندهای قدرت، کشور را اداره کند.

این عدم وابستگی را می‌توان در وضعیت پس از ترور او نیز مشاهده کرد؛ جسدش برای مدتی روی زمین ماند و وسایل شخصی‌اش غارت شد، که اگر وابسته به خاندان‌های حکومتی بود، چنین اتفاقی نمی‌افتاد.

۳. «۳۰ سال دیر رسیدن»: موقعیت زمانی نامناسب

به گفته مسعود کوهستانی نژاد، سپهبد رزم‌آرا «۳۰ سال دیر رسیده بود». او به دوره‌ای تعلق داشت که خاندان‌های حکومت‌گر، احزاب و گروه های سیاسی و جریان‌های قدرت هنوز شکل نگرفته بودند و یک نفر می‌توانست به تنهایی قدرت را قبضه کند؛ مانند آنچه رضاخان در سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۴ انجام داد.

رزم‌ آرا یک نظامی وطن‌پرست بود، اما در محیط اجتماعی نیمه دوم دهه ۲۰ ایران که نیازمند مهارت در بازی‌های سیاسی و تکیه بر جریان‌ها و جناح‌های قدرتمند بود، نمی‌توانست کارایی لازم را داشته باشد. به همین دلیل، حتی اگر از ترور هم جان سالم به در می‌برد، احتمالاً به طریق دیگری از قدرت کنار گذاشته می‌شد.

فرضیه‌های فرعی در مورد ترور رزم آرا

1- مسئله نفت

نظریه‌ای نیز مطرح می‌شود که رزم‌ آرا «قربانی نفت شد». با این حال، منبع این فرضیه را قوی‌ترین علت نمی‌داند و معتقد است «داستان نفت هنوز به جایی نرسیده بود که ترور لازم داشته باشد». رزم‌ آرا خود مسئله ملی شدن صنعت نفت را اولویت اصلی نمی‌دانست و بیشتر بر حاکمیت سرزمینی و بازپس‌گیری جزایر تأکید داشت. او همچنین معتقد بود که ایران توان استخراج، تصفیه و فروش نفت را به تنهایی ندارد که در آن زمان حرف دقیقی بود.

2- واهمه شاه از قدرت رزم‌ آرا

فرضیه دیگری نیز مطرح است که شاه از قدرت گرفتن رزم‌ آرا واهمه داشت و او را ترور کرد. محمد رضا پهلوی همواره از نخست‌ وزیران مقتدر واهمه داشت و هیچ‌گاه نخست‌وزیران مستقل و پرنفوذ را تحمل نمی‌کرد. با این حال، این فرضیه نیز از دیدگاه تحلیل‌گر، علت اصلی محسوب نمی‌شود، چرا که شاه به‌تنهایی توان حذف نخست‌ وزیر را نداشت. او ترجیح می‌داد میان چهره‌های نظامی و سیاسی، با اختلاف‌افکنی تعادل ایجاد کند تا مانع قدرت گرفتن بیش از حدشان شود.

نتیجه‌گیری

ترور رزم‌ آرا نتیجه تعامل پیچیده‌ای از عوامل داخلی و خارجی بود. در حالی که مسئله جزایر سه‌گانه و رویارویی مستقیم او با انگلستان به‌عنوان مهم‌ترین عامل ذکر شده است، عدم وابستگی او به ساختارهای قدرت سنتی ایران و ناتوانی‌اش در بازی‌های پیچیده سیاسی آن دوران نیز نقش حیاتی در آسیب‌پذیری و نهایتاً حذف او ایفا کرد. فرضیه‌هایی نظیر قربانی شدن بر سر نفت یا دستور مستقیم شاه، در مقایسه با عوامل دیگر، از وزن کمتری برخوردار بودند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *