وینستون لئونارد اسپنسر چرچیل (Winston Churchill) متولد سال 1874 و یکی از مشهورترین سیاستمداران بریتانیا است. وی از نوادگان دوک های مارلبر است که در خانه اجدادی کاخ بلنهایم به دنیا آمد. خانواده پدری وینستون چرچیل یعنی مارلبرها در بالاترین رده های حکومتی بریتانیا فعالیت داشتند. پدر وی جان اسپنسر چرچیل از اعضای پارلمان و مادرش هم از تبار آمریکایی و خانواده ای ثروتمند بود بنابراین مناصب سیاسی در خون او جریان داشت.
چرچیل در کالج نظامی سند هرست توانست مهارت ها و دانش های لازم نظامی کسب کند و به سواره نظام سلطنتی بپیوندد.زمانی که در مرخصی بود، وارد دنیای روزنامهنگاری شد او به عنوان بخشی از ارتش بریتانیا و همچنین کار به عنوان خبرنگار برای روزنامهها در بریتانیا، به هند، سودان و آفریقای جنوبی سفر کرد و وقایع را از طریق مقالات روزنامهها مستند کرد که بعدها برخی از آن گزارشها به کتابهایی پرفروش تبدیل شد.
چرچیل پس از بازگشت به بریتانیا، وارد دنیای سیاست شد و در سال 1900 از حوزه اولدهام به عضویت محافظهکاران در پارلمان درآمد و در سالهای بعد به طور پیوسته در صفوف حزب لیبرال در حال صعود بود.در سال 1917 او به سیاست بازگشت و در زمان دیوید لوید جورج وزیر مهمات و بعدا وزیر امور خارجه بریتانیا در امور هوایی و مستعمرات شد.
چرچیل در جنگ جهانی دوم
در سالهای بین دو جنگ جهانی، چرچیل یک تغییر رویه داد و به حزب محافظه کار نزدیک شد و از سال 1924 به عنوان وزیر خزانه داری منصوب شد.طولانی ترین وقفه او از سیاست در سال 1929 بود، زمانی که حزب محافظه کار شکست انتخاباتی را تجربه کرد و او متعاقباً کرسی خود را از دست داد و بنابراین یک دهه از وقت خود را برای نوشتن و سخنرانی صرف کرد.
در سال 1939 با شروع جنگ جهانی دوم، و با استعفای نویل چمبرلین، چرچیل 65 ساله، نخست وزیر یک دولت ائتلافی تمام حزبی در زمان جنگ شد. با اینکه فرد محبوبی در بین هم حزبی هایش نبود اما با صحبت هایی که می کرد، توانسته بود مردم را تحت تاثیر قرار دهد.
نظر چرچیل در مورد ایران
وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا در طول جنگ جهانی دوم دیدگاه های پیچیده ای در مورد ایران داشت. این دیدگاه ها در طول زمان و تحت تاثیر عوامل مختلف از جمله روابط بریتانیا با سایر کشورها، اوضاع داخلی ایران و منافع استراتژیک بریتانیا در منطقه تغییر می کرد.
در برخی موارد چرچیل از ایران به عنوان متحدی در مبارزه با آلمان نازی و متحدانش استقبال می کرد. با این حال چرچیل نگران نفوذ فزاینده کمونیسم در ایران بود به طوری که از روابط نزدیک ایران با اتحاد جماهیر شوروی و حزب توده ایران ناراضی بود و با ملی شدن نفت ایران در سال 1329 آن را یک اقدام ضد بریتانیایی تلقی می کرد. به طور کلی نظر چرچیل در مورد ایران یک نظر عملگرایانه بود و تا زمانی که همکاری با ایران به نفع بریتانیا خصوصا در مقابل نفوذ کمونیسم در ایران باشد از آن استقبال می کرد.
برخی از نقل قول های چرچیل در مورد ایران
-ایران کشوری است که تاریخ طولانی و پرماجرا دارد. این کشور زمانی یکی از قدرتمندترین امپراتوری های جهان بود.
-ما باید از ایران در برابر تجاوز خارجی محافظت کنیم اما همچنین باید از استقلال و تمامیت ارضی این کشور احترام بگذاریم.
-ایران کشوری با منابع عظیم طبیعی و مردمی با استعداد است این کشور پتاسیل تبدیل شدن به قدرت بزرگ در منطقه را دارد.
سخنان و سخنرانی های چرچیل
علیرغم اینکه در طول جنگ جهانی اول به دلیل پیامدهای شکست سرزنش می شد و از دولت کناره گرفت و در طی جنگ جهانی اول هرگز اعتبار خود را باز نیافت اما در جنگ جهانی دوم نقطه قوت چرچیل سخنرانی هایش بود که در مبارزه با آلمان هیتلری آن را به یک مؤلفه حیاتی تبدیل کرد که برای روحیه، اتحاد و القای احساس قوی رهبری، ضروری بود. در 13 مه 1940 هنگامی که آلمان ها حمله خود را آغاز کردند، او اولین سخنرانی خود را با این جمله معروف ایراد کرد که گفت: “من چیزی ندارم جز خون، زحمت، اشک و عرق”. این سخنان وی تأثیری نشاط آور و برانگیزاننده بر پارلمان داشت که با تشویق نمایندگان همراه شد.
چرچیل در طول نبرد فرانسه دو سخنرانی هیجانانگیز دیگر انجام داد. در ماه ژوئن، زمانی که آلمانیها بر قلمرو فرانسه تجاوز کردند و انگلیسی ها مجبور به تخلیه از دانکرک شدند، فریاد تجمع او شامل عبارت نمادین “ما در سواحل خواهیم جنگید” بود. بدین ترتیب بریتانیا آماده ایستادگی در برابر تجاوزات آلمان شد.
وینستون چرچیل در سخنرانی «بهترین ساعت» خود به مجلس گفت که انتظار دارد نبرد بریتانیا خیلی زود اتفاق بیفتد،او توانست با امتناع از آتش بس و متحد کردن بریتانیا در پشت جنبش مقاومت، اتحاد و عزم را در سراسر امپراتوری بریتانیا تقویت کند.
سرانجام در 7 می 1945 آلمان تسلیم شد. روز بعد، روز پیروزی در اروپا با پخش برنامه چرچیل در کشور جشن گرفته شد. در حالی که وی در وایت هال بود، او به جمعیت خطاب کرد “این پیروزی شماست”. مردم پاسخ دادند: «نه، مال شماست»
در ماههای پس از پیروزی، ائتلاف ملی زمان جنگ به پایان خود نزدیک شد. در سالهای بعد، چرچیل به عنوان رهبر اپوزیسیون خدمت میکرد، در سال 1946 سخنرانی معروف «پرده آهنین» خود را ایراد کرد.
بعضی از سخنان چرچیل که در مقاطع حساس گفته است مانند موارد زیر است:
چرچیل به کسانی که به دنبال مماشات یا توافق با هیتلر بودند، یادآوری کرد : «بردگی بدتر از جنگ است. بی ناموسی از جنگ بدتر است.»
او به عنوان نخست وزیر در خط مقدم حضور نداشت. او به همان اندازه الهام بخش بود و می گفت: «هیچ چیز در زندگی آنقدر هیجانانگیز نیست که بتوان بدون نتیجه به آن شلیک کرد.»
چرچیل در مورد مقاومت در جنگ به کشورهایی که در حال جنگ بودند، می گوید: «آنهایی که جنگیدند دوام آوردند اما آنهایی که تسلیم شدند، به پایان رسیدند».
او پس از فاجعه نظامی در داردانل در جنگ جهانی اول، زمانی که چرچیل اولین لرد دریاسالاری بود، اشتباهاتش آثار فاجعه باری داشت.اما این اشتباهات در کنار بسیاری دیگر، او را برای رهبری و تصمیم گیری در جنگ جهانی دوم آماده کرد. او به همسرش گفت: «اگر اشتباه نمیکردم، باید کاری نمیکردم.»
از نظر چرچیل، شکست هایش او را عاقل کرد اما او را از اقدام جسورانه منصرف نکرد. هنگامی که در مجلس عوام در مورد اینکه آیا درس های خود را از گذشته آموخته است، مواجه شد، او پاسخ داد: «مطمئنم که اشتباهات آن زمان تکرار نخواهد شد. احتمالاً یک سری اشتباهات دیگر مرتکب خواهیم شد.»
خدمات چرچیل
دوباره در سال 1951 او نخست وزیر بریتانیا شد و مایل بود نقش بریتانیا به عنوان یک قدرت بین المللی را در اولویت قرار دهد و خود را در پروژه اروپای متحد مشارکت دهد، او مجبور شد به تغییراتی که در مستعمرات بریتانیا در جهت توانمند سازی و حکومت بر خودشان در حال وقوع بود، مواجه شود. بنابراین چرچیل در زمانی که جهان پیرامون او در حال تغییر بود، بریتانیا را رهبری می کرد.
سرانجام چرچیل در 24 ژانویه 1965 از دنیا رفت. اما وی تا امروز از شاخص ترین چهره های تاریخ سیاسی جهان باقی مانده است. در مواقع بحران و بلاتکلیفی، باید از او به عنوان سخنوری برانگیزاننده یاد کرد، فردی که مردم بریتانیا را در مواقع ناملایمات بزرگ متحد کرد. او شخصیتی بحثبرانگیز بود و هنوز هم هست، اما هیچ کس نمیتواند تاثیر عظیمی که چرچیل داشت، نه تنها بر بریتانیا، بلکه بر جهان را رد کند.
چکیده سند: نقد و بررسی متن خاطرات چرچیل از جنگ جهانی دوم نوشته دکتر فاطمی/ اردیبهشت 1327 (دو صفحه) چکیده سند: نطق چرچیل وزیر مستعمرات بریتانیا در مورد سیاست آن کشور در بین النهرین/ صفر 1339ق/ 1299 |
خاطرات چرچیل
دکتر حسین فاطمی زمانی که در پاریس بود همزمان با چاپ کتاب خاطرات چرچیل شروع به نقد و بررسی آن کرد که از این لینک می توانید اطلاعات بیشتر را کسب کنید و به آن استناد کنید.
در مورد دکتر فاطمی و وینیستون چرچیل
خصوصیات چرچیل
از نویسندگان بزرگی مانند رابرت رودز جیمز، در جواب سولی که چرچیل کیست و چه خصوصیاتی دارد، او را اینگونه توصیف می کند:یک سیاستمدار، ورزشکار، هنرمند، خطیب، مورخ، پارلمانی، روزنامه نگار، مقاله نویس، قمارباز، سرباز، خبرنگار جنگ، ماجراجو، میهن پرست، بین المللی، رویاپرداز، عمل گرا، استراتژیست، امپریالیست، سلطنت طلب و دموکرات توصیف می کند.
از خصوصیات چرچیل این بود که علاقه چندانی به جمع آوری ثروت نداشت و در ابتدا به حفظ امپراتوری بریتانیا توجه داشت.در جایی گفته بود «ما برای نجات تمام جهان از طاعون استبداد نازیها و دفاع از مقدسترین چیزها برای انسان میجنگیم».
شوخ طبعی چرچیل
علاوه بر این بسیار شوخ طبع بود و اعتقاد داشت طنز باعث اعتماد به نفس و تسکین روحیه می شود. زمانی که نازیها اروپا را تصاحب میکردند، چرچیل گفت «مماشات کنندگان هیتلر شبیه کسانی بودند که به تمساحی غذا میدادند و امیدوار بودند که تمساح آخرین بار آنها را بخورد.»
مهارت سخنوری چرچیل
یکی از خصوصیات چرچیل به خاطر روحیه تسلیم ناپذیر، مهارت های سخنوری استثنایی و عزم تسلیم ناپذیرش بود. او دارای خصلت شوخ طبعی و عقلی تیزبین داشت و اغلب از کلمات خود به عنوان سلاحی قدرتمند برای الهام بخشیدن و جمع کردن مردم بریتانیا استفاده می کرد.سخنرانیهای او، مملو از علاقه و اشتیاق، هنوز دارای درخشش و هنر بلاغت او مورد مطالعه قرار میگیرند.در بیاناتش همیشه طرف ادب را نگاه می داشت، زمانی که چرچیل به خاطر بیان مودبانه حتی مطیع، اعلامیه جنگش علیه ژاپنی ها را خواند از سوی عده ای مورد انتقاد قرار گرفت، خاطرنشان کرد: «برخی از مردم این سبک از تشریفات را دوست نداشتند. اما به هر حال، وقتی باید یک مرد را بکشید، مودب بودن هزینه ای ندارد.»
اعتقاد قوی به دموکراسی و آزادی چرچیل
چرچیل طرفدار جدی دموکراسی و آزادی فردی بود. او با رژیم های توتالیتر مخالف بود و معروف به دفاع از ارزش های غربی بود.او یکی از اولین رهبران بزرگی بود که تهدیدات فاشیسم و کمونیسم را که بر سیاست های خارجی او تأثیر گذاشت، تشخیص داد. انعطاف پذیری و زیرکی استراتژیک چرچیل در هدایت بریتانیا در جنگ بسیار مؤثر بود. علیرغم مواجهه با شکستهای متعدد و شانسهای زیاد، او تعهد ثابت خود را برای پیروزی حفظ کرد.
شجاعت و جسارت چرچیل
در طول جنگ جهانی دوم، چرچیل از اتخاذ تصمیمات جسورانه، مانند امتناع از تسلیم شدن به آلمان نازی و حمایتش از کمپین های نظامی تهاجمی، بیم داشت.فراتر از سیاست، شجاعت شخصی داشت. چرچیل در جنگ های قبلی از جمله جنگ بوئر به عنوان سرباز خدمت کرد و مستقیماً با خطر مواجه شدشعار سیاسی او «به مردم اعتماد کن» بود و بنابراین خود را خدمتگزار دولت میدید و میگفت از اینکه او را ارباب دولت بدانند خجالت میکشد.
اغلب چرچیل را یک نماد محافظه کار می دانند، اما او چندان به حزب یا ایدئولوژی وابسته نبود و در طول دوران سیاسی خود دو بار تغییر حزب داد. برای کسانی که فکر میکردند چرچیل بیوفا است، با طنز چنین می گفت: «هر کسی میتواند موش را صحرایی کند، اما برای موشکردن مجدد به نبوغ خاصی نیاز است».
دیدگاههای بحث برانگیز چرچیل
چرچیل دیدگاه های پیچیده و گاه بحث برانگیزی داشت، به ویژه در مورد امپریالیسم و نژاد. حمایت شدید او از امپراتوری بریتانیا و نگرش های استعماری او در دوران مدرن مورد انتقاد قرار گرفته است.در حالی که او قاطع بود، برخی از تصمیمات دوران جنگ او مانند بمباران در سدن همچنان بحث برانگیز است.
چرچیل سوسیالیست ها را بسیار سردرگم می دانست. به گفته او «عده ای بودند که شرکت های خصوصی را ببری می دانستند که باید تیرباران شود و برخی دیگر آن را گاوی می دیدند که می تواند شیر بدهد، تنها تعداد انگشت شماری آن را به همان شکلی که واقعاً هست میبینند – اسبی نیرومند و مشتاق که کل گاری را با خود میکشد.»
زمانی که به چرچیل قدرت و مسئولیت داده شد، اهمیت چندانی به آنچه در گذشته در مورد او گفته بود، نداشت. شعار چرچیل “دعواهای قدیمی را فراموش کنید” بود که هنگام تعیین کابینه ای متشکل از نمایندگان سه حزب اصلی و جناح های درون آنها از آن پیروی کرد.
زندگی حرفه ای چرچیل
بیش از شش دهه طول کشید و در طی آن مناصب سیاسی مختلفی را بر عهده داشت. او با تغییرات جوی سیاسی سازگار شد، حتی قبل از بازگشت به محافظهکاران، از حزب محافظهکار به حزب لیبرال تغییر مکان داد. با وجود عقب نشینی ها و انتقادات، او توانست به عنوان یک چهره شاخص در سیاست بریتانیا باقی بماند.
چرچیل به انتقام گیری از مخالفان سیاسی داخلی اعتقادی نداشت، بلکه به “خرابی عاقلانه و صرفه جویانه ” اعتقاد داشت. او توصیه کرد که نفرت در حکومت همان نقشی را ایفا می کند که اسیدها در شیمی دارند.
مفاد سخت اقتصادی و مالی معاهده ورسای که پس از جنگ جهانی اول بر آلمان تحمیل شد از نظر چرچیل احمقانه بود تا جایی که گفت آنها بیهوده هستند. او در نبرد از غلبه بر دشمن تردید نمیکرد اما هدفش این بود که شکست را برای دشمن آسان کند بنابراین پس از پیروزی در نبردها، اصرار کرد که کشتیهای مواد غذایی به آلمان ارسال شود.
در طول جنگ جهانی دوم، چرچیل از اتخاذ تصمیمات جسورانه، مانند امتناع از تسلیم شدن به آلمان نازی و حمایتش از کمپین های نظامی تهاجمی، بیم داشت.فراتر از سیاست، شجاعت شخصی داشت. چرچیل در جنگ های قبلی از جمله جنگ بوئر به عنوان سرباز خدمت کرد و مستقیماً با خطر مواجه شد.
استعداد چند وجهی چرچیل
او یک نقاش ماهر نیز بود. او در خاطراتش نوشت: «اگر نقاشی نبود، نمیتوانستم زندگی کنم. نمیتوانستم این فشار را تحمل کنم.» او در طول زندگی خود، 540 بوم نقاشی کرد. همچنین سینما هم یکی دیگر از علاقمندی های چرچیل بود و معتقد بود سینما به او در دور کردن ذهنش از استرس نجات جهان از استبداد نازی کمک کرده است.چرچیل علاوه بر سیاست، نویسنده و نقاش ماهری نیز بود. او در سال 1953 برای نوشتههای تاریخی و زندگینامهاش برنده جایزه نوبل ادبیات شد.
لقب چرچیل
لقب بولداگ: “بولداگ بریتانیایی” ، نامی که نشان دهنده سرسختی و روحیه تسلیم ناپذیر او است. لقب بولداگ برای چرچیل اولین بار توسط روس ها به او داده شد، که به خشونت او شاره داشت. وینستون چرچیل به دلیل روحیه جنگندگی و شباهت عجیبش به بولداگ به بولداگ بریتانیایی معروف شده بود. نام مستعار دیگری که به او نسبت داده شده است وینی و پدر اروپاست.رهبری وینستون چرچیل در طول جنگ جهانی دوم، درس هایی را در زمینه مدیریت بحران، تصمیم گیری در شرایط سخت، تحت فشار و قدرت روانی لازم برای رویارویی با چالش های به ظاهر غیرقابل حل ارائه می دهد.
۲ دیدگاه برای “چرچیل کیست | زندگینامه، اسناد جدید”
سلام
یک سوال داشتم
آیا امکان استفاده از اسناد سایت شما در مقالات خودمان را داریم؟
سلام
بله قطعا با ذکر منبع بلامانع است.