نظام آموزشی ایران

در دهه‌های اخیر، بحث بر سر چالش‌های پیش روی نظام آموزشی ایران، به ویژه در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی، به یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های کارشناسان و جامعه‌شناسان تبدیل شده است. منظور از آموزش رسمی، ترکیب آموزش و پرورش (مدارس ابتدایی تا متوسطه) و آموزش عالی است، که از اوایل دوره مظفرالدین شاه آغاز و تا سال ۱۳۵۷ شمسی ادامه می‌یابد. هدف این بررسی، تمرکز بر دستاوردهای فرهنگی و اجتماعی این نظام است، چرا که در بخش‌های فنی و پزشکی، دستاوردهای ملموس و موفقی از جمله تربیت هزاران مهندس و پزشک متخصص قابل مشاهده است.

🔍 پیشنهاد ویژه:
برای مشاهده اسناد مرتبط با آموزش و پرورش و دانشگاه‌ها، به دسته‌بندی ویژه‌ای در سایت سند ایران سر بزنید:
مشاهده اسناد آموزش و پرورش و دانشگاه‌ها در سایت سند ایران

آغاز آموزش نوین و دستاوردهای اولیه (اوایل مظفرالدین شاه تا اواخر دهه ۱۲۸۰ شمسی)

نخستین مرحله از شکل‌گیری نظام آموزشی ایران از اوایل دوره مظفرالدین شاه آغاز شد و حدود ۱۳ تا ۱۴ سال به طول انجامید. ویژگی‌های اصلی این دوره عبارتند از:

  • مشارکت گسترده: بخش مهمی از متجددین و آزادی‌خواهان در تأسیس مدارس جدید مشارکت فعال داشتند. حتی روحانیون از جمله شیخ فضل‌الله نوری، نیز به راه‌اندازی مدارس و تشکیل «انجمن معارف» (با هدف تأسیس مدارس جدید در سراسر کشور) کمک کردند.
  • تمرکز بر تأسیس مدارس: در این مرحله، همت اصلی بر ایجاد و گسترش مدارس نوین در شهرها و مناطق مختلف بود.
  • توجه به تربیت: از همان ابتدا، مقوله «پرورش» در مدارس ایران مورد توجه قرار داشت؛ برای مثال، دستورالعمل‌هایی برای ساعات نماز جماعت و برگزاری مراسم مذهبی مانند دعای کمیل در ایام عزاداری وجود داشت.

دستاورد فرهنگی و اجتماعی این مرحله، بسیار درخشان بود. بسیاری از فعالان انقلاب مشروطیت (هم فرهنگی و هم سیاسی) تربیت‌یافته همین مدارس ملی و نوین بودند. این فارغ‌التحصیلان:

  • نهادهای جدید را تشکیل دادند و در ادارات مشغول به کار شدند.
  • در تدوین، تألیف، و ترجمه کتب نقش داشتند.
  • در تأسیس مطبوعات، روزنامه‌ها، و نگارش مقالات بی‌شمار فعال بودند.
  • نظرات و طرح‌های مختلفی برای بهبود و اصلاح جامعه ارائه می‌دادند.
  • گفتمان آن‌ها نزدیک به گفتمان جامعه بود و با آسیب‌های اجتماعی و ارتقاء فرهنگی همراهی می‌کرد.

گذار و شروع مشکلات نظام آموزشی ایران (اواخر دهه ۱۲۸۰ تا ۱۲۹۷ شمسی)

در اواخر دهه ۱۲۸۰ و اوایل دهه ۱۲۹۰ شمسی، اشکالات اساسی در روند گسترش این مدارس و سیستم آموزشی ایران آشکار شد. تمرکز صرف بر تأسیس مدارس باعث شد که از ابعاد مهم‌تر دیگری مانند تهیه و محتوای کتب درسی، روش‌های تدریس، و رابطه معلم و شاگرد غفلت شود. جنبش‌هایی برای رفع این نقایص از سوی «وزارت معارف» (با محوریت افرادی چون مشیرالدوله پیرنیا) آغاز شد، اما تلاش‌ها به دلیل وضعیت بحرانی و وخیم ایران در آن سال‌ها (مانند دامنه جنگ جهانی اول به ایران) بی‌نتیجه ماند.

عصر تمرکز گرایی دولت و پیامدهای آن (۱۲۹۷ تا ۱۳۲۰ شمسی)

با روی کار آمدن کابینه‌های دولتی از حدود سال 1297 شمسی (۱۹۱۸)، یک تغییر اساسی در ساختار حکومت و دولت ایران آغاز که بر نظام آموزشی ایران تاثیر گذاشت: محوریت کامل کارها بر مبنای دولت قرار گرفت. این تغییر در حوزه آموزش و پرورش نیز نمود بارزی داشت:

  • دولتی شدن همه‌جانبه: دولت تعیین‌کننده تمام مسائل آموزشی شد. این مقوله در کنار آغاز آموزش رایگان و اجباری عمومی، تسلط دولت بر آموزش و پرورش را بیشتر کرد.
  • نظارت شدید بر محتوا: متون کتب درسی تحت نظارت بیشتری قرار گرفت و تربیت معلمین و مسائل اداری آموزش و پرورش در چارچوب معیارها و مقررات دولتی (مانند شورای عالی معارف) تعریف شد.
  • سرعت اجرای تحول: پس از برقراری آرامش در کشور، روند اجرای این تحول سال به سال سرعت گرفت. تعداد مدارس افزایش یافت و نظارت و سیاست‌گذاری‌های دولت بر محتوای آموزشی گسترده‌تر شد.
  • نوآوری‌های ظاهری: ابتکاراتی مانند آموزش بصری (استفاده از سینما در مدارس)، گردش‌های علمی، و کتابخانه‌های مدارس نیز در این دوره شکل گرفت.

اما دستاورد فرهنگی و اجتماعی این تحولات ۲۳ ساله (۱۲۹۷ تا ۱۳۲۰ شمسی)، متفاوت از دوره قبل بود. نتایج این تغییرات فرهنگی، که بر خلاف تحولات سیاسی و اقتصادی دیرتر نمایان می‌شوند، از دهه ۱۳۲۰ شمسی آغاز و تا اواسط دهه ۱۳۳۰ شمسی آشکار شد. این دوره، منجر به «یک فروپاشی اخلاقی، روحی، و فرهنگی» در اجتماع ایران شد.

  • طغیان فرهنگی و اخلاقی: با وجود آزادی مطبوعات و احزاب سیاسی ایران در دهه ۱۳۲۰، محتوای آن‌ها از یک فروپاشیدگی اخلاقی و طغیان وحشتناک حکایت داشت که پیش از آن سابقه نداشت.
  • گسست از جامعه: گفتمان مطبوعات و فعالیت‌های فرهنگی این دوره، برخلاف دوره مشروطیت، از ارتقاء فرهنگی جامعه فاصله گرفت. مدارک اجتماعی آن زمان (مانند گزارشات زندگی روزمره مردم) نشان‌دهنده یک «فاجعه» و «طغیان اجتماعی و فرهنگی» بود.
  • انعکاس در هنر: این طغیان و گسست در آثار هنرمندان دهه ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۵ نیز به وضوح دیده می‌شود.
  • نتیجه دولتی شدن: این دستاورد، نتیجه اولین مرحله از دولتی شدن همه‌جانبه آموزش در ایران بود که از سال ۱۲۹۷ آغاز شد و مدارس ابتدایی تا دانشگاه تهران و دارالمعلمین و سایر مدارس عالی را در بر گرفت.

دوره جدید و تداوم چالش‌های نظام آموزشی ایران (اواسط دهه ۱۳۳۰ به بعد)

از اواسط دهه ۱۳۳۰ شمسی، دوره جدیدی در نظام آموزشی ایران آغاز شد. فعالیت‌های آموزشی ادامه یافت، دانشگاه تهران به کار خود ادامه داد و تلاش برای تأسیس دانشکده‌های جدید در شهرستان‌ها آغاز شد. عناصر جدید این دوره شامل موارد زیر بودند:

کمک‌ها و کارشناسان خارجی

کشورهایی مانند آمریکا، انگلیس، و فرانسه، به ویژه آمریکایی‌ها، فعالیت قابل توجهی در آموزش رسمی و به خصوص دانشگاه‌ها آغاز کردند (مانند قانون فولبرایت که بورسیه برای دانشجویان ایرانی فراهم می‌کرد). این کارشناسان و اساتید خارجی، علوم، روش‌های تحقیق و مسائل جدید را مطرح می‌کردند و نسلی را تربیت کردند که تأثیر بزرگی بر مسائل فرهنگی و علمی دانشگاه و جامعه گذاشت.

ورود سازمان‌های بین‌المللی

سازمان ملل متحد و بخش آموزشی آن، یونسکو، نیز رهنمودها و کارشناسانی را در اختیار دولت ایران قرار داد. یونسکو در سال ۱۹۵۸ کنوانسیونی را منتشر کرد که بر اساس آن کشورهای عضو، از جمله ایران، موظف به اجباری کردن آموزش عمومی در تمامی سطوح بودند.

امکانات بیشتر دولت

دولت امکانات بیشتری را در بخش آموزش رسمی قرار داد و طرح‌هایی مانند «سپاه دانش» برای گسترش آموزش رسمی به روستاها اجرا شد. هزاران نفر در سطوح مختلف از روستازاده تا اکابر و دانشجویان مشغول به تحصیل شدند.
اما در دهه ۱۳۴۰ شمسی، صاحب‌نظران فرهنگی متوجه نقص‌های آشکار در نظام آموزشی کشور شدند. دستاوردهای فرهنگی و اجتماعی این همه مدرسه، دانشگاه، و تلاش‌ها (مانند سپاه دانش)، که در اوایل تا اواسط دهه ۱۳۴۰ خود را نشان داد، همه را به وحشت انداخت.

محتوای آموزشی نامناسب

محتوای فرهنگی و اجتماعی تدریس‌شده در مدارس و دانشگاه‌ها همانند دوره رضا شاه یا مشروطیت بود، با تغییراتی جزئی در ادبیات. کتب درسی محتوای مشکل‌دار داشتند.

روش‌های تدریس کهنه و ناکارآمد

روش‌های تدریس در مدارس و دانشگاه‌ها بسیار کهنه و عقب‌افتاده بود و دانش‌آموز و دانشجو را از تحصیل دلزده می‌کرد.

ساختار دولتی و متصدیان ناکارآمد

آموزش رسمی در ایران کاملاً دولتی و یک‌طرفه از سوی دولت به مردم بود. «شورای عالی فرهنگ» که وظیفه سیاست‌گذاری را بر عهده داشت، متشکل از افراد مسن با تفکرات قدیمی دوره مشروطیت و رضا شاهی بود که با اقتضائات روز آشنا نبودند. اعضای این شورا نیز با تغییر وزرا، مدام تغییر می‌کردند و جلسات آن‌ها فاقد بررسی تخصصی و کارشناسی بود.

نتیجه برای فارغ‌التحصیلان

کارمند پروری: بخش اعظم فارغ‌التحصیلان (هم دیپلمه‌ها و هم دانشگاهیان) جذب دولت می‌شدند و به نظر می‌رسید وظیفه اصلی این نظام آموزشی ایران، تأمین نیروی انسانی برای ادارات دولتی رو به گسترش بود. این افراد به جای نوآوری، کارمندان مطیع سلسله‌مراتب می‌شدند

مهاجرت

بخش دیگری از فارغ‌التحصیلان به خارج از کشور مهاجرت می‌کردند و در آنجا ادامه تحصیل می‌دادند یا مشغول به کار می‌شدند.

بیگانگی و افسردگی

این سیستم بهترین سال‌های عمر و بهترین دوره باروری فکری و خلاقیت افراد را به خود اختصاص می‌داد، اما در نهایت افرادی را تحویل جامعه می‌داد که غیر از کلیشه‌های مبهم و پراکنده از قرن‌ها پیش، چیزی از فرهنگ و مسائل اجتماعی خود در حال حاضر نمی‌دانستند. این وضعیت منجر به یک «افسردگی عظیم» و «شکاف بسیار عمیق» بین افراد تحصیل‌کرده و واقعیت‌های اجتماعی می‌شد.


واکنش دولت و تداوم مشکلات نظام آموزشی ایران (اواسط دهه ۱۳۴۰ به بعد)


صاحب‌نظران آن زمان، که عمدتاً اساتید دانشگاه بودند، این مشکلات را مطرح کردند. آن‌ها مشکل اصلی را در دولتی بودن و بریدگی سیستم آموزشی از جامعه می‌دانستند، هرچند به دلیل فضای سیاسی بسته، مستقیماً به آن اشاره نمی‌کردند. راهکارهایی مانند کاهش استخدام کارمندان دولتی، ارتقاء کیفیت دروس، تغییر روش‌های تدریس، و حتی ادغام روش‌های تدریس حوزه و دانشگاه نیز مطرح شد.
دولت و حکومت نیز به مشکلات نظام آموزشی ایران پی بردند. انتقادات بین‌المللی (مانند تأخیر ایران در اجرای کنوانسیون یونسکو ۱۹۵۸ در مقایسه با کشورهای دیگر) نیز مزید بر علت شد. دولت در پاسخ به این انتقادات:

افزایش کنترل دولتی

«استقلال جزئی» مؤسسات آموزش عالی را از بین برد و با تأسیس «وزارت علوم»، کنترل کامل بر تمامی نهادهای آموزشی را به دست گرفت.

ابتکار شورای آموزشی رامسر

از سال ۱۳۴۷، شاه شخصاً ابتکار تأسیس «شورای آموزشی رامسر» را به عهده گرفت. هدف این شورا تدوین سیاست‌های کلی و میانی برای رفع اشکالات نظام آموزشی ایران بود. این کنفرانس‌ها با حضور شاه، مقامات، صاحب‌نظران و اساتید برگزار می‌شد و قوانینی تصویب می‌شد.

نهادسازی‌های بی‌اثر

نهادهایی مانند «سازمان تدوین کتاب‌های درسی و کمک آموزشی» تشکیل شد.

پیامدهای کنفرانس رامسر

این کنفرانس‌ها (تا سال ۱۳۵۵) یک چارچوب کلی برای نظام آموزشی ایران تدوین کردند، اما اجرای مصوبات آن‌ها با مشکلات اساسی مواجه شد. به ویژه پس از تشکیل حزب رستاخیز در سال ۱۳۵۳، نوگرایان جدید دستاوردهای گذشته (از جمله کنفرانس‌های رامسر) را زیر سؤال بردند و صراحتاً اعلام کردند که اجرای مصوبات کاملاً بی‌فایده بوده یا به درستی انجام نشده است.
نتیجه این تلاش‌ها این بود که نه تنها اشکالات ترمیم نشد، بلکه فاصله بین فرهنگ و جامعه و واقعیت‌ها تشدید شد. فارغ‌التحصیلان همچنان به هیچ درد جامعه (از بعد فرهنگی و اجتماعی) نمی‌خوردند، محتوای فرهنگی همانند گذشته بود، و بیشتر آن‌ها جذب دولت می‌شدند یا مهاجرت می‌کردند.

کارنامه نظام آموزشی ایران


در نهایت، کارنامه نظام آموزشی ایران (شامل آموزش متوسطه، آموزش و پرورش و آموزش عالی) چیزی نبود جز «فاصله انداختن هرچه بیشتر با بخشی از جامعه و واقعیت‌های جامعه». این نظام به سه هدف اصلی ناخواسته منجر شد:
1.
کارمندسازی: تربیت نیروی انسانی برای دولت و افزایش وابستگی به تفکرات دولتی.
2.
تأمین نیروی متخصص برای کشورهای خارجی: مهاجرت تحصیل‌کردگان به خارج از کشور.
3.
بیگانگی فرهنگی و اجتماعی: ایجاد نسلی که «طغیانگر» علیه وضعیت موجود بود.
این وضعیت نتیجه تغییر و دولتی شدن همه‌جانبه فرهنگ و آموزش رسمی از سال ۱۲۹۷ شمسی بود.

این در حالی است که موج اول آموزش نوین در دوره مظفرالدین شاه، با وجود امکانات کمتر، دستاورد بسیار مثبت‌تری در حوزه فرهنگی داشت. شناسایی و مقابله با این «سیاهچاله فرهنگی»، نیازمند تلاشی عمیق و طولانی‌مدت است که آثار آن شاید دهه‌ها بعد خود را نشان دهد.
برای مطالعه بیشتر در مورد این مباحث و دسترسی به مدارک درجه اول، می‌توانید به سایت «سند ایران» مراجعه کنید.

منبع: این مقاله برگرفته از پادکست «اپیزود یازدهم: فرونشست نه، سیاه‌چاله فرهنگی | به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید» به روایت مسعود کوهستانی‌ نژاد است.

🎧 برای شنیدن این اپیزود کلیک کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *