از جمله روزهای فراموش نشدنی در تاریخ ایران، 28 مرداد سال 1332 است. روزی که سیر تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در ایران تغییر اساسی کرده و جهتی جدید یافت. روزی که به درستی می توان تاریخ معاصر ایران را به قبل و بعد  از آن تقسیم کرد و بالاخره روزی که وقایع رویدادهای پیش آمده در آن، پایه گذار سرنوشت ایران طی چند دهه بعدی شد. وقایع و رویدادهائی که بدون شک با هماهنگی و همکاری و همراهی سرویس های امریکائی و بریتانیائی در ایران، شکل گرفته و به انجام رسید آنچه که در پی می آید معطوف به بیان مختصر علل به وجود آمدن رویداد 28 مرداد است.

علل به وجود آمدن رویداد 28 مرداد

فرقی نمی کند ما آن وقایع را چه بنامیم، هر چه گوئیم و بنامیم در آنچه که طی سال های 1327 -1332 و به ویژه در طول دوره نخست وزیری دکتر محمد مصدق (1330-1332) گذشت، تفاوتی ایجاد نمی کند. وقایعی که مجموعا علت و علل اصلی رویداد 28 مرداد بوده و در واقع درس هائی هستند که می توان از علت به وجود آمدن آن تحول عظیم در ایران و مالا شکل گیری عصر جدیدی در تاریخ ایران آموخت.

نهضت ضد استعماری خلع ید از شرکت نفت ایران و انگلیس که به طور خاص از سال 1327 آغاز شده و پس از فراز و نشیب های زیادی به موفقیت رسید، با شروع دوره نخست وزیری دکتر محمد مصدق در سال 1330 وارد مرحله نوینی گشته و ابعاد بسیار گسترده تری یافت. خواسته های به حق ایران در رابطه با نفت، کشور را وارد منازعه گسترده ای با بریتانیا و سپس آمریکا کرد. این منازعه تنها دارای ابعاد اقتصادی نبود. نفوذ و حضور طولانی مدت بریتانیا در ایران، سبب تبدیل آن منازعه به یک درگیری بسیار گسترده داخلی و خارجی بین دولت و نیروهای سیاسی برآمده از نهضت با بریتانیا شد. علاوه بر این ایالات متحده امریکا نیز به مرور زمان مشارکت فعال تری در منازعه مذکور ایفاء کرد به نحوی که در ایام مقارن با مرداد 1332، آمریکا به دلایل متعددی، ایفاگر نقش محوری تری نسبت به بریتانیا در این موضوع شد.

البته در این میان کشورهای دیگر (همچون شوروی) با سکوت خود و یا (نظیر عراق) با افزایش تولید نفت، نیز وجود داشتند که در روند رویدادهای مذکور بی تاثیر نبودند. اما آنچه که مهم است این موضوع می باشد که منازعات خارجی دولت دکتر مصدق با بریتانیا و سپس با امریکا از اواخر سال 1330 و اوایل سال 1331 از ماهیت نفتی خارج شده و به موضوعات مهمتری وارد شده بود. دیگر موضوع اصلی منازعات خارجی نفت و خلع ید از انگلیسی ها نبود بلکه کاملا آشکار بود که بحث در مورد فضای کلی حاکم بر ایران، تکامل و تعمیق نهضت ناسیونالیستی و ضد استعماری ایران در حوزه های دیگر، الگو شدن آن نهضت و دستاوردهای آن در کشورهای منطقه تا شمال آفریقا و بالاخره عملکرد دولت دکتر مصدق و رفتارهای آن دولت در عرصه داخلی و منطقه ای است.   

پیروزی نهضت ضد استعماری خلع ید از شرکت نفت ایران و انگلیس و روی کار آمدن دولت محصول آن نهضت، دکتر مصدق، در ابتدا چشم انداز بسیار دلفریبی را در مقابل نیروها و جریانات، احزاب و گروه های سیاسی و مدیران و دست اندرکاران مطبوعاتی ایجاد کرد و همگلان را به این باور متمایل ساخت که به زودی مشکلات و معظلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران حل شده و جامعه به خواسته ها و آمال خود رسیده و از دستاوردهای پیروزی نهضت بهره مند خواهد شد.

این خوش باوری موجود در ایران، با شروع انتخابات دوره هفدهم مجلس شورای ملی در زمستان 1330 متزلزل شد. کم کم نزاع بین یاران و همپیمانان و رهبران نهضت با یکدیگر آغاز شد و به تبع آن در میان جامعه نیز گروه های مختلف وارد درگیری با یکدیگر شدند. رفتار دولت های بریتانیا و آمریکا و عوامل داخلی آنها و نیز وضعیت اقتصادی خراب جامعه، سب گسترش هرچه بیشتر درگیریها و مالا به وجود آمدن یک بحران عظیم داخلی گردید.به شکلی که از اواسط سال 1331 به بعد آنچه که در فضای سیاسی داخلی ایران و نزد گروه ها، جریانات و احزاب اهمیت یافت، منازعات داخلی بود.

تداوم این وضعیت در ماه های بعد، فضای سیاسی داخلی ایران را به سمتی برد که در آن چیزی جز جنگ و خشونت معنا نیافت. بدین ترتیب جامعه آماده یک تحولی جدی شد. در یک جمع بندی از مهمترین شاخص ها و مسائل تاثیر گذار در سال های 1327- 1332 که در واقع علل و عوامل کل گیری واقعه 28 مرداد محسوب می شوند می توان به نکات ذیل اشاره کرد:

نکته اول: ساده اندیشی در مقوله نفت:

پس از خلع ید از شرکت نفت، باور عمومی در ایران بر این بود که ابعاد درگیری نفتی بین ایران و بریتانیا تنها در چارچوب روابط بین ایران و انگلیس است. در حالی که در روابط اقتصادی در ان دوره نفت ایران ابعادی فراتر از شرکت نفت ایران و انگلیس یافته و مقوله تولید، عرضه و فروش آن، به کشورهای دیگری نیز ارتباط می یافت که عموما متاثر از فضای سیاسی بین الملی، یا در اردوگاه بریتانیا و آمریکا قرار داشتند و یا مایل به درافتادن با آن دو کشور نبودند. به طور مثال در مقوله تولید نفت دولتمردان ایرانی احتمالا فکر تولید انبوه و خارج از رویه نفت در عراق در سال های 1330 تا 1334 را نکرده بودند و یا در مقوله فروش نفت، آن مقامات حساب ویژه ای را برای درآمدهای کسب شده از محل فروش نفت به کشورهای دیگر و به ویژه کشورهای بلوک شرق باز کرده بودند که این موضوع هیچ گاه تحقق پیدا نکرد.

نکته دوم: نهضت ناسیونالیستی و ضد استعماری محور اصلی تقابل:

نفت و مقوله خلع ید از شرکت نفت ایران و انگلیس، تنها یکی از وجوه نهضت ناسیونالیستی و ضداستعماری بود که از اوایل دهه 1320 در ایران آغاز شده و به مرور زمان عمق و گسترش یافت. ابعاد مختلف ان نهضت که بر پایه توسعه سیاسی از طریق عواملی همچون آزادی های قلم و بیان، پارمان و آزادی انتخابات معنا می یافت، در طول زمان با گذر از موانع مختلف به دستوردهای مهمی رسید که از آن جمله می توان به خلع ید از شرکت نفت ایران و انگلیس، برگزاری انتخابات های نسبتا مناسب مجالس قانون گذاری، آزادی مطبوعات و فعالیت گروه ها، انجمن ها و احزاب و بالاخره تشکیل دولت دکتر محمد مصدق اشاره کرد. آن دستاوردها هریک به نوبه خود تاثیر بزرگی بر تعمیق ابعاد نهضت باقی گذاردند. تکرار چنین الگوئی در ابعاد منطقه ای، به منزله فاجعه بزرگی برای قدرت های بزرگ آن روزگار محسوب می شد. به وجود آمدن نهضتی مشابه در دیگر کشور منطقه تبعات بسیار سنگینی برای بریتانیا، آمریکا و دیگر کشورهای اروپائی دارای منافع عمده در خاورمیانه به همراه داشت. چنان که پیروزی انقلاب مصر و روی کار آمدن جمال عبدالناصر در آن کشور و نیز کودتای عبدالکریم قاسم در عراق بحران های عظیمی در را خاورمیانه ایجاد کرد. بنابر این از سال 1331 به بعد هدف اصلی قدرت های بزرگ در ایران، دیگر نفت نبود و حتی مقوله دولت دکتر مصدق و ضدیت با آن نیز در واقع پلی برای تخریب آثار نهضت ناسیونالیستی و ضداستعماری ایران بود.

نکته سوم: اختلافات و منازعات داخلی:

گقته شد که پس از برگزاری انتخابات دوره هفدهم مجلس شورای ملی در زمستان 1330، اختلاف میان جناح های، رجال و شخصیت های نهضت شروع و به تدریج شدید و شدیدتر شد. در این میان حتی واقعه 30 تیر 1331 نیز نتوانست مانعی برای گسترش آن اختلافات شود. در ماه های پایانی دولت دکتر مصدق کار اختلافات داخلی به جائی کشیده شده بود که تمام حواس و توجه مقامات دولتی ، رجال و شخصیت های سیاسی و مذهبی، گروه ها و احزاب را به خود جلب کرده و روزی نبود که موضوع جدیدی برای شعله ورتر شدن آتش درگیری ها از سوی یک طرف مطرح نشده و طرف مقابل نیز خود را برای دادن پاسخی شدیدتر اماده نسازد.

نکته چهارم: بی اعتبار شدن رهبران و شخصیت های نهضت:

منازعات و کشمکش های داخلی اولین تاثیر خود را در بی اعتبار شدن رهبران، شخصیت ها و جریانات سیاسی گذارد؛ کسانی که نقش مهمی در تکامل نهضت و پیروزی آن بر عهده داشتند. این پدیده شوم سبب بی اعتبار شدن آن رهبران در نزد مردم گردید.

نکته پنجم: بی توجهی به تغییرات در صحنه بین المللی:

طبیعی است هنگامی که تمام فکر رهبران و مقامات یک کشور به درگیری های داخلی و پاسخ گوئی به حملات مخالفین خود در داخل معطوف شده باشد، توجهی به تغییران اساسی در صحنه بین المللی نمی کنند. مراحل پایانی خلع ید از شرکت نفت ایران و انگلیس در سال های 1327 -1329 مقارن با شروع جنگ کره شد. پیروزی در این جنگ اولویت نخست کشورهای غربی در ان ایام محسوب می شد و بدین لحاظ تمام قوای خود را برای به پایان رساندن موفقیت آمیز آن به کار بستند. در چنین حالتی طبعا ایران و مشکل ایران برای آن کشورها در در درجه دوم اهمیت قرار گرفته و سیاستمداران غربی و به ویژه آمریکائی ها تلاش می کردند باری به هر جهت اوضاع ایران را حتی المقدور کنترل کنند. اما با پایان یافتن جنگ کره در تیر 1332 تعیین تکلیف ایران، به مسئله درجه اول غرب تبدیل شد و در چنین حالتی، بدیهی است غرب به رهبری آمریکا و بریتانیا، در ایران حالت تهاجمی کامل گرفته و تلاش کنند با استفاده از ظرفیت های داخلی و بدون تحریک جدی شوروی، به اهداف خود برسند.

نکته ششم: عدم چاره اندیشی برای مواجهه با وضعیت جدید:

متاسفانه به دلیل مشغولیت شدید سیاستمداران و مقامات ایرانی به درگیری های داخلی، آنها نتوانستند برنامه و یا طرح خاصی برای مقابله با وضعیت جدید پس از پایان جنگ کره ارائه کرده و از آن مهمتر مردم را نسبت به آن رویداد برای ایران آگاه کرده و آنها را برای مقابله با تبعات آن رویداد در ایران آماده کنند.

در مجموع با توجه به نکات پیش گفته، آنچه که در 28 مرداد 1332 روی داد، نمی توانست زیاد دور از ذهن و تصادفی باشد و طرح موضوع هائی از جمله : (نامیده شدن رویداد 28 مرداد به کودتا و یا غیر کودتا)، (اختلافات دکتر مصدق و آیت الله کاشانی)، (حزب توده و عملکرد آن) و بسیاری از این گونه مسائل تنها هنگامی می تواند ابعاد حقیقی خود را آشکار سازد که چارچوب کلی و جهت اصلی مباحث روشن شده باشد. وگرنه تمرکز روی مسائل فرعی مذکور سبب انحراف اذهان از مسائل کلی و علل و عوامل اصلی و بنیانی آنچه که در 28 مرداد روی داد، می شود.

نویسنده: مسعود کوهستانی نژاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *