دختر ناصرالدین شاه

هرگاه سخن از دختر ناصرالدین‌ شاه قاجار به میان می‌آید، ممکن است نام چند تن از آنان در ذهن متبادر شود. با این حال، بی‌تردید منظور اصلی ما در این نوشتار زهرا خانم ملقب به تاج‌ السلطنه است؛ برجسته‌ترین و خاص‌ترین دختر ناصر الدین‌ شاه که نه‌تنها به‌سبب نسب سلطنتی‌اش، بلکه بیشتر به‌دلیل افکار نوگرایانه و آثار مکتوبی که از خود به‌جای گذاشته و ماندگار شده است. زندگی و اندیشه‌های او، آینه‌ای از کشمکش‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی عصر قاجار به شمار می‌آید.

این مقاله بر اساس بخش‌هایی از پادکستی با عنوان “تاج‌السلطنه، تاج سر دوران، چهره‌ای درخشان از انقلاب فرهنگی مشروطیت” از مسعود کوهستانی‌ نژاد استخراج شده و به بررسی زندگی، اندیشه‌ها و جایگاه والا و مغفول مانده تاج‌ السلطنه، می‌پردازد. او نه تنها به عنوان یک زن پیشرو، بلکه به عنوان دستاورد برجسته انقلاب فرهنگی مشروطیت باید شناخته شود. شناخت افکار، نوع زندگی، و مصائبی که بر او رفته است، بخش مهمی از تاریخ و هویت ما و همچنین تاریخ نهضت زنان در ایران را آشکار می‌سازد. همچنین، بررسی زندگی او نشان می‌دهد که چگونه پیروان اندیشه‌های سیاسی و گروه‌های مختلف می‌توانند با متفکران و هنرمندان متفاوت با خود، برخوردی مخرب و ناانسانی داشته باشند.

اسناد و پادکست‌های مرتبط با دوره قاجار

برای مشاهده اسناد مربوط به ناصرالدین‌شاه، اسناد دوره قاجار و همچنین پادکست تاج‌السلطنه، روی دکمه‌های زیر کلیک کنید:

دوران کودکی دختر ناصرالدین شاه

زهرا، ملقب به تاج‌ السلطنه، در سال ۱۳۰۱ قمری (برابر با ۱۲۶۲ شمسی) به دنیا آمد. این سال از اهمیت تاریخی ویژه‌ای برخوردار است، زیرا ناصرالدین شاه در بازگشت از سفر فرنگ، بسیاری از مظاهر تمدن غرب را با خود به ایران آورد. این دوره را می‌توان سرآغاز انقلاب فرهنگی مشروطیت دانست. در این سال، جریان جدید فرهنگی در جامعه رشد کرد، فارغ از مسائل سیاسی روز، ناصرالدین شاه نیز تمایل داشت جلوه‌های فرهنگی جدید را در جامعه رواج دهد.

تهران در این دوران بازسازی شد و به شکلی جدید، منظم‌تر و به عنوان «دارالخلافه ناصری» درآمد. این تغییرات به شهرهای دیگر نیز تسری یافت. مطبوعات فارسی‌ زبان، چه در خارج از کشور مانند اختر که در اسلامبول چاپ می‌شد، و چه در داخل ایران، فضای فرهنگی جدیدی را ارائه می‌کردند. دارالترجمه همایونی با ترجمه کتب و آثار چاپی اروپا به فارسی، نقش بسیار مهمی در ارتقاء فکری ایرانیان داشت که بخش عمده‌ای از این ترجمه‌ها شامل رمان‌ها و ادبیات بود. همچنین، مدرسه دارالفنون در اوج فعالیت خود بود و انجمن‌های فرهنگی توسط معلمان خارجی در آنجا برای شاگردان تشکیل می‌شدند. تمامی این فعالیت‌ها تأثیر مهمی بر شاگردانی داشت که بعدها سکان‌دار امور جامعه شدند.

ممکن است علاقمند باشید بخوانید: جشن روشنائی چراغ گاز در تهران عصر ناصر الدین شاه

دختر ناصرالدین شاه در چنین محیط فرهنگی رشد کرد و پرورش یافت. خاطرات و مدارک به‌جای‌مانده از او، به فعالیت‌هایی چون قدم‌زدن در باغ قصر، رفتن به انجمن‌ها و تماشای نمایش‌ها اشاره دارند که نشان‌دهنده محیطی در حال تحول است. رفت و آمد خارجی‌ها، به‌ویژه در دربار شاهی، تأثیر مهمی بر شاهزادگان و درباریان داشت و تاج‌السلطنه نیز از این امر مستثنی نبود.

ازدواج و چالش‌های اولیه دختر ناصرالدین شاه

تاج‌السلطنه در ۱۲ یا ۱۳ سالگی به همسری یکی از درباریان، حسن خان (ملقب به شجاع‌ السلطنه)، فرزند محمد باقر خان سردار اکرم، داده شد. این ازدواج در سال ۱۳۱۳ قمری (سال مرگ ناصرالدین شاه) یا سال اول سلطنت مظفرالدین شاه انجام شد. تفاوت طبقاتی بین یک شاهزاده و خواهر شاه با فردی که چنین نسبتی نداشت، به زودی منجر به اختلافات شد. در دوره سلطنت مظفرالدین شاه (حدود سال‌های ۱۳۱۶-۱۳۱۷ قمری)، تاج‌السلطنه یک بار به دلیل اختلافات، فرار کرد اما در قزوین به تهران بازگردانده شد.

رشد فکری و هنری

با وجود این چالش‌ها، تاج‌ السلطنه به فعالیت‌های فرهنگی و هنری خود ادامه داد. او پیانو می‌نواخت و با آثار نویسندگان خارجی و محافل فرهنگی تهران که در آن زمان بسیار برجسته بودند، آشنایی داشت. این آشنایی‌ها به او نگاهی باز و هنری داد که با اندیشه غربیان و تفکرات نوگرا آشنا بود. حضور او در محافل فرهنگی تهران از حدود سال‌های ۱۳۲۰-۱۳۲۲ قمری پررنگ بود. گفته می‌شود عارف قزوینی در یکی از این محافل که تاج‌ السلطنه حضور داشت، شعر معروف خود را در وصف او سرود:

“تو ای تاج، تاج سر خسروانی شد از چشم مست تو بی‌پا جهانی

خدا را نگاهی کن به ما به عارف خودی آشنا کن، عارف ای تو جان”.

انقلاب مشروطه و سوتفاهم‌های اخلاقی علیه دختر ناصرالدین شاه

در چنین فضایی، انقلاب سیاسی مشروطیت آغاز شد. بسیاری از منابع این دختر ناصرالدین شاه را مشروطه‌خواه می‌دانند، زیرا گفته می‌شود با انجمن اخوت و انجمن زنان در ارتباط بوده است. با این حال، شواهد مستقیمی مبنی بر عضویت و فعالیت رسمی او در این گروه‌ها وجود ندارد و بیشتر در حد رفت‌وآمد و سرزدن بوده است.

پس از پیروزی انقلاب مشروطه در اواخر دوره مظفرالدین شاه و آغاز سلطنت محمد علی شاه، روابط میان مشروطه‌خواهان و دربار در ابتدا مناسب بود. اما با فعالیت انجمن‌های مخفی سوسیالیست‌های قفقازی در تهران و تبریز، که جریان سیاسی تندرویی داشتند و هدفشان متفاوت از مشروطه بود، درگیری‌های سیاسی آغاز شد. تاج‌ السلطنه با مشاهده تندروی‌ها و درگیری‌های سیاسی، خود را از این جریانات کنار کشید. این کناره‌گیری و مخالفت او با طیف تندرو مشروطه‌خواهان، به یک فاجعه انجامید.

پس از به‌توپ‌ بستن مجلس اول در سال ۱۳۲۶ قمری و اعدام برخی مشروطه‌ خواهان، بسیاری از روشنفکران به اروپا گریختند و نشریاتی را منتشر کردند. در یکی از این نشریات، مقاله‌ای به قلم یکی از افراد تندرو مشروطه‌خواه، نسبت‌های زشت و بی‌اساسی به تاج‌ السلطنه داده شد. این مقاله ابتدا به فساد اخلاقی ام‌الخاقان (مادر محمد علی شاه) اشاره کرده و سپس عبارت «همچنان که عمش تاج السلطنه نیز هر روز می‌رفته است دربار و با او حشر و نشر داشته است» را می‌افزاید و در ادامه نیز نسبت‌های زشت اخلاقی و جنسی به فرد دیگری می‌دهد. این تهمت‌ های ناروا، در ذهن مخاطب این تصور را ایجاد می‌کرد که تاج‌ السلطنه نیز دارای چنین فساد اخلاقی بوده است. متأسفانه، این تهمت‌ها بر زندگی او باقی ماند، در حالی که نویسنده این مطالب بعدها از تندروی‌های خود اظهار ندامت کرد اما هرگز شجاعت عذرخواهی مستقیم را نداشت.

این تخریب شخصیتی، فضای ذهنی بسیار بدی را برای تاج‌ السلطنه ایجاد کرد. او در آن زمان حدود ۲۴-۲۵ ساله بود، تازه از همسرش جدا شده بود و خانواده همسرش نیز دائماً نسبت‌های اخلاقی زشتی به او می‌دادند.

تداوم حیات فکری و آثار دختر ناصرالدین شاه

با وجود این حملات، تاج‌ السلطنه به حیات فکری و ذهنی خود ادامه داد. او احتمالا در حدود سال ۱۳۲۸ قمری (۱۲۸۸-۱۲۸۹ شمسی) سفری به اروپا داشته یا دست‌کم در فضای فرهنگی تهران آن زمان، که فعالیت‌های فرهنگی وسیع فرانسوی‌ها و دیگر اروپایی‌ها در آن رایج بود، با مظاهر فکری و فرهنگی غربی بیشتر آشنا شد.

۱. خاطرات (اولین کتاب) تاج‌السلطنه خاطرات خود را در اواخر سال ۱۲۹۲ شمسی یا اوایل ۱۲۹۳ شمسی (حدود ۱۳۳۲ قمری) به اتمام رساند. این خاطرات، اولین مجموعه مکتوب در دسترس از اوست. با این حال، به دلیل تخریب شدید شخصیتی و نسبت‌های ناروایی که به او داده شده بود (از جمله تهمت بهایی بودن که احتمالا در دهه ۱۲۸۸ تا ۱۲۹۵ شمسی به او زده شد)، این خاطرات هیچ‌گاه به صورت کتاب در تهران چاپ نشد. در عوض، این خاطرات به شکل دست‌نویس تکثیر می‌شد. نسخه‌های معروفی از این دست‌نوشته‌ها، نسخه “فرهودی” و نسخه‌ای است که “آزادخان افغانی”، یک مقام فرهنگی سفارت افغانستان در تهران، آن را با دستخط خود نوشت.

کتاب خاطرات دختر ناصرالدین شاه
کتاب خاطرات دختر ناصرالدین شاه

تاج‌ السلطنه از سال ۱۲۹۶ و ۱۲۹۷ شمسی در تهران با انجمن فرهنگی حلقه گل زرد، که ناشر هفته‌نامه طنز “گل زرد” یعنی یحیی ریحان بود، در ارتباط بود. آزادخان افغانی از طریق همین حلقه با او آشنا شد و خاطرات او را رونویسی کرد. کتاب خاطرات تاج‌ السلطنه، گرچه بیشتر به بیان زندگی شخصی او و واقعه ترور پدرش می‌پردازد، اما شامل اظهارات صریح او در مورد آزادی زنان و دیدگاه‌های پیشرو اوست آثار دختر ناصرالدین شاه یک منبع بسیار مهم در مورد تاریخ اجتماعی زنان در قصر قاجار به شمار می رود.

۲. سرگذشت شاهزاده خانم ایرانی (دومین کتاب) پس از کودتای 1299، شرایط برای شاهزادگان قاجار سخت شد و در پرداخت مقرری به آنها مشکلاتی به وجود آمد. حلقه فرهنگی گل زرد نیز متلاشی شد. تاج‌السلطنه سفری به عتبات (کربلا) داشت، اما پس از مدت کوتاهی به تهران بازگشت. او حدود سال ۱۳۰۴ شمسی در تهران بود و دومین کتاب خود با عنوان «سرگذشت شاهزاده خانم ایرانی» را نوشت. این کتاب بسیار مفصل‌تر از خاطرات اوست و در سال ۱۳۰۶ شمسی برای اولین بار به صورت پاورقی در روزنامه کوشش چاپ شد، اما باز هم بدون نام نویسنده. این پنهان‌کاری نام نویسنده نیز به دلیل تهمت‌های ادامه‌داری بود که به او به عنوان یک زن متجدد، تجددطلب و فعال زده می‌شد.

کتاب شاهزاده خانم دختر ناصرالدین شاه
کتاب شاهزاده خانم دختر ناصرالدین شاه

این کتاب، که بعدها توسط مسعود کوهستانی‌ نژاد تدوین و در دهه ۱۳۹۰ شمسی به چاپ رسید، هدفش بیان ظلم‌هایی است که به زنان ایرانی رفته است. تاج‌السلطنه در این کتاب با صراحت، سرگذشت دختران ایرانی را در گیلان، همدان، شیراز و تهران روایت می‌کند و ظلم‌های اجتماعی وارد شده به آنها را بیان می‌دارد. او همچنین نظرات پخته و غنی خود را در مورد لزوم خودشناسی زن ایرانی، پذیرش برابری زن و مرد توسط مرد ایرانی، و اینکه جامعه ایرانی بدون پیشرفت زن نمی‌تواند پیشرفت کند، مطرح می‌کند.

چرا تاج‌ السلطنه مهم است؟

بررسی زندگی و آثار تاج‌ السلطنه نشان می‌دهد که او یکی از مهم‌ترین چهره‌های نهضت زنان و دستاورد برجسته انقلاب فرهنگی مشروطیت است.

دختر ناصرالدین شاه مظهر فرهنگی مشروطیت

اندیشه مشروطیت بر اساس انسان‌گرایی و اومانیسم فرهنگی بود. تاج‌السلطنه در خاطراتش، تعریفی از انسان ارائه می‌دهد که جوهره این انقلاب را به خوبی بازتاب می‌دهد: “انسان که خلق شده است برای آزادی و برای زندگانی، را باید اسیر و به میل دیگران زندگی نموده و محکوم به حکم دیگری باشد؟ در حالتی که در نوع انسان امتیازی نیست یعنی تفاوتی نیست، همه یکسانن، همه می‌توانن در تحت یک حریت و آزادی طبیعی زندگی نمایند”. این بیان، عصاره انقلاب فرهنگی مشروطیت و آزادی‌خواهی اوست.

دختر ناصرالدین شاه پیشرو نهضت زنان

بنا بر نظر و تحقیقات مسعود کوهستانی نژاد دختر ناصرالدین شاه تاج السلطنه نخستین زنی بود که به شکل چهارچوب‌بندی‌شده، بحث آزادی زنان و مسائل مربوط به آن را در دو کتاب خود (خاطرات و سرگذشت شاهزاده خانم ایرانی) مورد بررسی قرار داد. وی در خاطراتش، بیشتر به وضعیت کلی زنان با الهام از تمدن غرب می‌پردازد. اما در کتاب «سرگذشت شاهزاده خانم ایرانی»، دیدگاهش پخته‌تر شده و به اقتضائات و ویژگی‌های خاص زن ایرانی در جامعه ایران می‌پردازد. او می‌گوید: “مرد ایرانی اگر منور باشد (یعنی آزادی‌خواه باشد و آزاداندیش باشد) می‌گوید مرد و زن هر دو انسان هستند و در هر غمی که زن و مرد در آن اشتراک نکنند آسایش نیست”. این سخنان، صد سال پیش، نشان‌دهنده پیشرو بودن او در مقوله حقوق زنان است.

سال‌های پایانی و میراث دختر ناصرالدین شاه

پس از سال ۱۳۰۶ شمسی، خبری از تاج‌ السلطنه نبود و او از صحنه عمومی ناپدید شد. او در تهران و در باغ فردوس تجریش زندگی می‌کرد. تاج‌السلطنه نیز سرنوشت بسیاری از دلدادگان و متفکران انقلاب مشروطه را پذیرفت که در غربت، غم و مظلومیت درگذشتند. سرانجام، او در تاریخ اول ذیقعده ۱۳۵۴ قمری (ششم اسفند ۱۳۱۴ شمسی) در تهران درگذشت و در قبرستان ظهیرالدوله تجریش به خاک سپرده شد.

حتی پس از مرگ او، به‌ویژه بعد از شهریور ۱۳۲۰، تهمت‌زنی‌های بی‌سند و زشت‌گویی‌ها به این زن ادامه یافت. با این حال، سرانجام آثار او به چاپ رسید. خاطرات تاج‌السلطنه در سال ۱۳۵۱ شمسی (۶۰ سال پس از نگارش) برای اولین بار به صورت متن مسلسل در مجله خواندنی‌ها چاپ شد و سپس در سال ۱۳۶۱ شمسی به صورت کتاب تجدید چاپ گردید. کتاب دوم او، «سرگذشت شاهزاده خانم ایرانی» نیز در دهه ۱۳۹۰ شمسی توسط مسعود کوهستانی نژاد تدوین و چاپ شد. به اعتقاد وی تاج‌ السلطنه با همین دو کتاب ثابت کرد که انسانی آزاداندیش، پیشرو و در حال شدن بود. او دارای اصول انسانی بود که جوهره انقلاب فرهنگی مشروطیت را تشکیل می‌داد. تاج‌السلطنه مظهر و دستاورد درخشانی از آن انقلاب بود و پیام او در زندگی و کتاب‌هایش هنوز زنده است.

سوال متداولی که اغلب در مورد دختر ناصرالدین شاه پرسیده می شود را از کانال تلگرامی مسعود کوهستانی نژاد نقل می کنیم:

چرا هم عصران تاج السلطنه به وی تاج سر دوران می گفتند؟
مسعود کوهستانی نژاد:
وی هر چند دختر ناصرالدین شاه قاجار و یک شاهزاده خانم بود اما اقتضائات درباری را در جامعه برنتابید و برای آزادیش علیه ازدواج اجباری و محدودیت هایی که به زنان وارد می شد عصیان کرد در کشاکش بحرانی ترین دوره تاریخی چند قرن اخیر ایران نظاره گر و انتخاب گری هوشمند و مستقل بود به همین دلیل مورد زشت ترین دشنام ها و تهمتها از جانب گروهی قرار گرفت که در صف مشروطه طلبان جای داشتند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *