تاج السلطنه یکی از شاهزاده خانم های برجسته قاجار و دختر ناصرالدینشاه قاجار است او علاوه بر اینکه به عنوان یک عضو خانواده سلطنتی شناخته میشد، به دلیل دیدگاههای مدرن و روشنگرانه درباره زنان و حقوق آنها نیز شهرت یافت. یکی از مهم ترین اقداماتی که به شهرت وی به عنوان یک شاهزاده خانم قاجاری افزود نگارش خاطرات تاج السلطنه از دوران کودکی تا جوانی اش است.
اولین و مشهورترین کتاب تاج السلطنه، خاطرات تاج السلطنه نام دارد که نسخه خطی آن (علاوه بر نوشته تاج السلطنه) در حدود سال 1298 توسط فرهودی و پس از آن در سال 1301 توسط آزاد خان افغان تهیه شده بود. نیم قرن بعد و در اوایل دهه 1350 متن چاپی آن خاطرات در مجله خواندنی ها به شکل مسلسل چاپ شد. چند سال بعد برای نخستین بار آن خاطرات در سال 1362 به کوشش منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان منتشر شده است بعدتر هم این کتاب توسط ناشر تجدید چاپ شده است. علاوه بر این، کتاب در ایام میانسالی تاج السلطنه، خاطرات دیگری از او با نام «سر گذشت شاهزاده خانم ایرانی» با هویتی نامعلوم در سال 1306 در پاورقی روزنامه کوشش منتشر می شود. در همان سالها این سوال مهم مطرح می شود که این خاطرات، برای چه کسی و کدام دختر ناصرالدین شاه است.
جهت آگاهی بیشتر با زندگانی و آثار تاج السلطنه می توانید به پادکست «تاج السلطنه تاج سر دوران» مراجعه نماید.
کتاب سرگذشت شاهزاده خانم ایرانی
در سال 1383 آقای مسعود کوهستانی نژاد طی پژوهش های خود با عنوانی برخورد می کند به نام «سرگذشت شاهزاده خانم ایرانی» که در پاورقی روزنامه کوشش سال 1306 منتشر می شد. وی در ادامه بررسی های خود متوجه می شود که این خاطرات در نوع قلم و شیوه تفکرات نویسنده اش به خاطرات تاج السلطنه شباهت زیادی دارد. در نهایت بعد از گردآوری این خاطرات به بررسی و پژوهش اسناد و نوشته های مرتبط با خاطرات اول تاج السلطنه می پردازد و سرانجام در سال 1391 پس از گردآوری و تدوین خاطرات «کتاب سرگذشت شاهزاده خانم ایرانی» را توسط انتشارات دنیای اقتصاد منتشر می کند.
کتاب سرگذشت شاهزاده خانم ایرانی و نحوه انتساب آن به تاجالسلطنه
کتاب “سرگذشت شاهزاده خانم ایرانی” که به عنوان کتاب دوم خاطرات تاجالسلطنه شناخته میشود، که توسط مسعود کوهستانینژاد گردآوری و منتشر شده است. در مقدمه این کتاب، کوهستانینژاد بهطور مفصل درباره چگونگی انتساب این خاطرات به تاجالسلطنه و اعتبار آنها بحث میکند. در مقدمه کتاب “سرگذشت شاهزاده خانم ایرانی”، مسعود کوهستانی نژاد با اشاره به دلایل مختلف تاریخی و سندی، بحث میکند که آیا این خاطرات واقعاً به تاجالسلطنه تعلق دارند یا خیر. وی با بررسی دقیق متون، شیوه نگارش و سبک بیان این خاطرات، تلاش میکند تا به سوالات پیرامون اصالت و صحت انتساب این نوشتهها پاسخ دهد.
دلایل آقای کوهستانی نژاد برای انتساب سرگذشت شاهزاده خانم ایرانی به تاج السلطنه را می توانید در بخش مقدمه چاپ دوم کتاب به طور مفصل مطالعه نمایید.
از نوع بیان و قلم نویسنده و دیدگاه های مشترکی که تاج السلطنه در هر دو کتاب ذکر می کند بیشتر متقاعد می شویم که نویسنده کتاب دوم نیز تاج اللسلطنه است. با این تفاوت که این بار تاج السلطنه با قلم شیوای خود روایتی داستان گونه از زندگی خودش و محیط پیرامونش ارائه می دهد. علاوه بر این ضمن بیان خاطراتش تلاش می کند تصویری از ایران عهد ناصری ارائه کند. دوران میانسالی او مصادف با اوایل حکومت پهلوی است بنابراین جلوه هایی از دوران جدید هم در کتاب دوم خاطرات تاج السلطنه دیده می شود.
تحلیل مسعود کوهستانینژاد در مقدمه کتاب خاطرات تاج السلطنه
مسعود کوهستانینژاد در مقدمه کتاب با بیان جزئیات و سوالات پرداخته و نشان میدهد که چگونه تفاوتهای موجود در متن خاطرات اول تا ج السلطنه و سرگذشت شاهزاده خانم ایرانی، از نظر زبانی و محتوایی، میتواند به شبهاتی درباره انتساب آنها به تاجالسلطنه منجر شود. او با مقایسه این خاطرات با دیگر نوشتههای تاریخی و اسناد معتبر دوره قاجار، تلاش کرده است تا اعتبار آنها را تأیید یا رد کند. کوهستانینژاد همچنین به بررسی تفاوتهای سبکی، موضوعی و نگارشی این خاطرات با دیگر نوشتههای منتسب به زنان قاجاری پرداخته است.
مباحث مرتبط شده در مقدمه کتاب خاطرات شاهزاده خانم ایرانی درباره صحت انتساب آن خاطرات به تاجالسلطنه، نشاندهنده اهمیت دقت و تحقیق عمیق در مطالعه تاریخ و شناخت شخصیتهای تاریخی است. برای پژوهشگران و علاقهمندان به تاریخ ایران، آشنایی با این بحثها و مطالعه دقیقتر مقدمه کوهستانینژاد میتواند کمک بزرگی به درک بهتر تاریخ معاصر ایران و کشف حقایق تاریخی باشد.
چرا هم عصران تاج السلطنه به وی تاج سر دوران می گفتند؟
پاسخ این سوال را در مقدمه کتاب به گفته مسعود کوهستانی نژاد در می یابیم که تاج السلطنه هر چند دختر ناصرالدین شاه قاجار و یک شاهزاده خانم بود اما اقتضائات درباری را در جامعه برنتابید و برای آزادیش علیه ازدواج اجباری و محدودیت هایی کهبه زنان وارد می شد عصیان کرد در کشاکش بحرانی ترین دوره تاریخی در چند قرن ایران وی نظاره گرئ انتخاب گری هوشمند و مستقل بود. به همین دلیل مورد زشت ترین دشنام ها و تهمتها از جانب گروهی قرار گرفت که در صف مشروطه طلبان جای داشتند.
مرگ تاج السلطنه و پایان خاطرات تاج السلطنه
بنابر اطلاعات کتاب سرگذشت شاهزاده خانم ایرانی «از فعالیت ها و چگونگی زندگی تاج اللسطنه در سال های پس از 1307 یعنی انتشار خاطراتش توسط خودش اطلاعی در دست نیست. وی در اول ذی القعده 1314 قمری در تهران درگذشت. شاهزاده خانم قاجاری که روزگاری تاج سرشاهان بود و در اوج ناز و نعمت زندگانی می گذرانید، در گمنامی زندگی را وداع گفت و در قبرستان ظهیرالدوله (مجاور امامزاده قاسم در شمال میدان تجریش تهران) به خاک سپرده شد.
متن سرگذشت شاهزاده خانم، به رغم حجم زیاد آن به طور کامل به پایان نرسید و در اوایل جلد دوم به ناگهان قطع می شود. قطع ناگهانی چاپ سرگذشت شاهزاده خانم ایرانی، دقیقا در جایی که خاطرات تاج السلطنه (کتاب اول ) نیز به پایان رسیده به نوبه خود مهر تایید دیگری بر وابستگی آن دو متن به یکدیگر و واحد بودن نویسنده هر دوی آنهاست…»